همسر پيير از اينکه نمي توانست شيريني هاي عروسکي خود را در شهر سانفرانسيسکو به فروش برساند گله مند بود؛ پيير پيشنهاد داد تا براي يافتن شرکاي تجاري و خريداران در شهر سانفرانسيسکو از اينترنت استفاده کند. بعد از چند روز کار پيير توانست سايت Web Auctions را براي فروش اينترنتي کالا راه بياندازد اما خود پيير هرگز فکر نمي کرد اين سايت تبديل به بزرگترين پايگاه حراج اينترنتي جهان شود. با ما همراه باشيد تا با هم مروري داشته باشيم بر داستان موفقيت بنيانگذار eBay و ثروتمندترين مرد ايراني جهان؛ آقاي “پيير اميديار”
کودکي و نوجواني
پيير مراد اميديار در سال ۱۹۶۷ از والدين ايراني در پاريس زاده شد. او در سن ۶ سالگي به واسطه کار پزشکي پدرش به بالتيمور آمريکا نقل مکان کرد. پدرش در دانشگاه جان هپکينز به کار پزشکي مشغول بود و مادرش “الهه ميرجلال اميديار” نيز يک استاد زبانشناس شناخته شده در دانشگاه سوربن است.
پيير که از نوجواني علاقه زيادي به کار با کامپيوتر داشت در دبيرستان حاضر بود از ساعت درس ورزش خود بگذرد تا بتواند با کامپيوتر کار کند. مديران مدرسه که به علاقه او به کار با کامپيوتر پي برده بوند از او خواستند تا برنامه اي براي چاپ کردن کارت هاي کتابخانه بنويسد؛ اين کار با حقوق ۶ دلار در سن ۱۴ سالگي اولين کار کامپيوتري پيير بود.
تحصيلات دانشگاهي
پيير براي دنبال کردن علايقش در رشته علوم کامپيوتر در دانشگاه تافتز مشغول به تحصيل شد. حين تحصيل او برنامه اي براي کمک به مديريت حافظه کامپيوترهاي مکينتاش اپل را توسعه داد و در فضاي وب با عنوان “Shareware” آن را به اشتراک گذاشت و از کاربران براي حمايت مالي درخواست کرد اما کمک هاي ارسالي به او کفاف هزينه صندوق پستي که بدين منظور اجاره کرده بود را هم نمي داد!
او پس از فراغت از تحصيل در شرکت Claris يکي از شرکت هاي تابعه اپل مشغول به کار شد. پس از سه سال کار به عنوان توسعه دهنده نرم افزار ،در سال ۱۹۹۱ پيير با کمک سه تن از دوستانش شرکت Ink را راه اندازي کرد که براي کامپيوترهاي قلمي (چيزي شبيه تبلت هاي امروزي) برنامه توسعه مي داد. او يک سايت تجارت الکترونيک به نام eShop نيز براي اين شرکت توسعه داد، گرچه روند کار کامپيوترهاي قلمي رو به رشد بود اما اين شرکت تنها توانست توجه جزيي مايکروسافت را به خود جلب کند تا اين که سرانجام در سال ۹۶ توسط مايکروسافت خريداري شد.
پس از تجربه کار در اين استارت آپ، پيير اميديار در شرکت General Magic به عنوان توسعه دهنده ارتباطات مشغول به کار شد. در کنار اين کار او به توسعه صفحات وب در ساعات اوقات فراغت مي پرداخت. پيير در اين زمان با همسر آينده خود “پاملا وزلي” آشنا شد. پاملا که علاقه زيادي به جمع کردن Pez داشت ( Pez نوعي شيريني است که در ظرفي عروسکي قرار دارد و براي خارج کردن شيريني بايد سر عروسک را به پايين فشار داد) ، از اين که نمي توانست شريک و همکاري در سان فرانسيسکو پيدا کند عاصي شده بود. علاقه شديد نامزد پيير براي جمع آوري کلکسيون Pez پيير را تشويق کرد تا در کنار وب سايت شخصي خود يک سامانه آنلاين براي فروش و خريد کالا بسازد تا همسرش بتواند براي خريد و فروش کلکسيونش راحتتر کارکند. او که نام اين سايت را Auction Web گذاشت و در سال ۱۹۹۵ از اين سايت رو نمايي کرد اما هرگز فکر نمي کرد اين سايت به بزرگترين حراجي اينترنتي تبديل شود و او را ميلياردر کند.
تاسيس eBay
Auction Web که ابتدا به عنوان يک تالار گفتگو پيرامون خريد و فروش ساخته شده بود بسيار ساده بود و هيچ روشي براي حل اختلاف بين اعضا، پيش گيري از کلاه برداري يا پرده برداري از عدم صداقت نداشت. اين سايت تنها يک مکان ساده براي عرضه و فروش کالا بود. علاوه بر اين برخلاف انتظار نامزد پيير اولين کالاي فروخته شده يک جعبه Pez نبود بلکه يک نشانگر ليزري شکسته و خراب بود!
برخلاف انتظار پيير بعد از رونمايي از سايت سيل عظيمي از عروسک هاي باربي، خرس باني و انواع وسايل به دردنخور منزل روانه سايت شدند. ترافيک سايت خيلي بالا رفت و پيير مجبور شد از دوستش Jeff Skoll کمک بخواهد تا با هم سايت را به يک سرور قوي تر و گرانتر منتقل کنند. پيير براي تامين هزينه هاي اين سرور تصميم گرفت از هر کالا براي معرفي مبلغ ناچيزي پول بگيرد و براي فروش هر کالا نيز درصدي از قيمت کالا را دريافت کند. بعد از مدتي او نام سايت را به eBay تغيير داد و کماکان ترافيک سايت نيز رو به رشد بود. به نظر مي رسد اميديار توانسته بود از تخصص اش در کامپيوتر بالاخره به پولي برسد. او مي گويد: در آن زمان مجبور بودم يک نفر را استخدام کنم تا فقط چک هاي ارسالي به دفترم را باز کند و آنها را رسيدگي کند!
بعد از موفقيت اوليه سايت، اميديار و دوستش اسکول از کار اصلي خود کناره گرفتند تا با تمام توان خود روي eBay تمرکز کنند. در ميانه سال ۹۷ eBay با داشتن ۱۵۰۰۰۰ هزار کاربر و ۷۵۰۰۰۰ هزار حراج در هر روز از پربازديدترين سايت هاي اينترنت شده بود. کاربران پيير ۳٫۵ ساعت در ماه در سايت حضور داشتند که از اکثر سايت هاي اينترنتي بيشتر بود.
رشد شرکت eBay
با توجه به اينکه ترافيک سايت مدام رو به افزايش بود پيير و اسکول تصميم گرفتند براي کمپاني خود يک ساختار منسجم تر و سرمايه بيشتر فراهم کنند. در ژوئن ۲۰۰۷ آنها توانستند در ازاي ۲۲ درصد از سهام شرکت مقدار ۴٫۵ ميليون دلار سرمايه فراهم کنند و با استفاده از تجربه مارگارت ويتمن به عنوان مديرعامل جان تازه اي به اين شرکت ببخشند.
ويتمن توانست eBay را از يک دسته برنامه نويس مستقر در زيرزمين خانه شان به يک شرکت رو به رشد و توانمند تبديل کند. او يک تيم قدرتمند بازاريابي استخدام کرد و بخش بندي هايي براي فروش کالا در نظر گرفت تا از فروش محتواي غيراخلاقي به افراد زير هجده سال جلوگيري کند. با گسترش رونق eBay و سازمان دهي بهتر اين شرکت در سال ۹۸ در بورس نيويورک به عرضه عمومي گذاشته شد. گرچه eBay در روز اول عرضه قيمت ۱۸ دلار در هر سهم را به خود مي ديد اما تنها چهار ماه بعد تا قيمت ۳۰۰ دلار صعود کرد. اين اتفاق از پيير اميديار ۳۴ ساله يک ميلياردر ساخت.
هم اکنون eBay با داشتن ۳۴۰۰۰ هزار کارمند و کسب درآمد ۱۸ ميليارد دلار در سال از جمله بزرگترين سايت هاي فروش اينترنتي در جهان است. اميديار نيز به واسطه سهام خود از eBay با دارايي ۸٫۵ ميليارد دلاري در صدر ليست ثروتمندترين ايراني ها قرار دارد و در رده ۱۲۰ مين فرد ثروتمند جهان ديده مي شود. پيير در سال ۹۸ با نامزدش ازدواج کرد. پيير که با هدف کمک به همسرش سايت را ساخته بود باعث شد همسرش بتواند کلکسيون بزرگي از ۴۰۰ بسته Pez را براي خود جمع آوري کند.
مدل تجارت eBay
مدل تجاري کسب و کار eBay مدل C2C است. در اين سايت هر کسي مي تواند هر کالايي را به عرضه بگذارد. قيمت کالاها يا قطعي هستند (عموما شرکت ها و برندهاي به نام و معتبر از اين قيمت استفاده مي کنند) و يا قيمت پايه اي يک حراج هستند که حراج مدتي طول مي کشد و در اين مدت کاربران قيمت هاي پيشنهادي خود را ارسال مي کنند و در نهايت کالا به بالاترين قيمت به فروش مي رسد. eBay براي عرضه کالا رقمي ناچيزدر حد چند سنت را از فروشنده دريافت مي کند و هنگام فروش نيز از فروشنده رقمي اندک (حدودا کمتر از دو دلار) دستمزد فروش مي گيرد. تعداد بالاي فروش هر روزه در eBay و رقم دريافتي از هر خريد باعث درآمد باور نکردني eBay مي شود.
رازهاي موفقيت eBay
سياست eBay مبني بر اعتماد سازي بين کاربران باعث موفقيتاش شد
اصلي ترين عامل موفقيت eBay وپيير اميديار پيشگام بودن در زمينه تجارت الکترونيک بود. eBay به عنوان يکي از پيشگام ترين سايت هاي فروش اينترنتي توانست خيلي سريعتر از ديگر رقبا جايگاه خود را پيدا کند. کسب اعتماد بين کاربران در زماني که هنوز اينترنت مثل امروز فراگير نشده بود باعث موفقيت بي نظير eBay شد.
پيير مي گويد شش ماه بعد از راه اندازي سايت eBay حجم عظيمي از شکايت ها به گوش من مي رسيد. همه از هم شکايت مي کردند. “حس کردم پدر چند پسر هستم که با هم دعوا مي کنند و من بايد بينشان صلح برقرار کنم. نمي دانستم بايد چکار کنم.” سپس پيير تصميم گرفت بر اساس ذات اصلي eBay عمل کند. eBay يک ابزار بود، يک بازار براي خريد و فروش، پس پيير تصميم گرفت يک ابزار ديگر در اختيار مردم قرار دهد. ابزار نظر و بازخورد که در اختيار کاربران قرار مي گرفت اجازه مي داد هر کسي بعد از خريد يک کالا نظر خود را راجع به فروشنده و اصالت کالا اعلام کند؛ ديگر خريدران مي توانستند نظرات راجع به يک فروشنده را ببينند. بعد از مدتي تمام فروشندگان تصميم گرفتند با ارائه خدمات و کالاي با کيفيت اعتبار خوبي براي خود دست و پا کنند و بتوانند فروش خوبي را تجربه کنند. بدين ترتيب کسب و کارهاي کوچک و رو به رشد براي فروش کالاي خود از eBay استفاده کردند و اين خود باعث رونق eBay شد.
امروزه فروشندگاني که بالاي ۹۸% رضايت مشتري داشته باشند و تعداد قابل توجهي فروش نيز کسب کنند نشان خاصي دريافت مي کنند که نشان دهنده اعتبار بالاي اين فروشنده است و باعث مي شود مشتري با خيال راحت از آنها خريد کند. در واقع سياست eBay مبني بر اعتماد سازي بين کاربران باعث موفقيت اش شد
گرچه فروشندگان معتبر زيادي در eBay وجود دارند اما گاهي اوقات کالاها و اجناس عجيب و خنده داري در eBay به فروش گذاشته مي شود. به طور مثال مي توان به خوردن نهار با وارن بافت، موي بريتني اسپيرز، معناي زندگي (هيچ کس نفهميد محتواي اين بسته چه بوده است!) ، روحي که در شيشه مربا به دام افتاده! ، پنير پيتزايي به شکل مريم مقدس! ، اسنکي به شکل کلاه پاپ، نان تست نيم خورده جاستين تيمبرليک (خواننده آمريکايي) ، يابنده بشقاب پرنده فضايي، ابزار کشتن خون آشام! ، ناخن يک قاتل سريالي، کشور نيوزيلند به بهاي يک دلار (اين حراجي به سرعت از سايت حذف شد) ، باقي مانده ليوان آبي که الويس پرسلي (خواننده اسطوره اي آمريکايي) از آن نوشيده بود و يک آخر هفته شاد و به ياد ماندني با چهار جوان استراليايي! اشاره کرد.